انواع لذتهای مادی (قسمت دوم)
بوی خوش، از عوامل مؤثر در شادی است. بوی خوش، مایه نشاط است.
سر، بخشی از بدن است که باید بهداشت آن رعایت گردد. شستن سر، موجب پاکیزگی آن میگردد، بویژه شستن با خطمی که در روایت پیشین، مورد تصریح قرار گرفته بود. این که خطمی چه تأثیری بر نشاط دارد، نیازمند بررسی های تجربی است. آنچه به بحث ما مربوط میشود، این است که بر اساس این روایت، بهداشت سر بویژه با استفاده از خطمی، موجب نشاط در فرد میگردد. تنهایی برای انسان، تلخ و آزاردهنده است. انسان، دوست دارد با دیگران باشد و با آنان رابطه برقرار کند. این، نیازی عاطفی است. انسان تنها، احساس خط میکند؛ احساس درد آوری که هیچ چیز حتى ثروت و شهرت و ریاست، آن را پر نمیکند. انس با دیگران، یکی از نیازهای جدی بشر است. ما نه برای تأمین نیازهای مادی زندگی؛ بلکه برای تأمین نیازهای عاطفیمان، به أنس گرفتن با دیگران نیازمندیم. بنابراین، أنس و صمیمیت، یکی از عوامل مهم در نشاط و شادابی است.حضرت پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) دیدار با برادران را یکی از خرسندیهای دنیایی مؤمن و امام علی (علیه السلام) از آن را مایه آبادانی قلب مؤمن میداند. البته این هنگامی است که ارتباط انسان با افراد صالح باشد. در روایات اسلامی، معاشرت با افراد صالح، یکی از عوامل سعادت و شادکامی شمرده شده است. البته آنچه ارتباط را لذت بخش میسازد، ارتباطی است که مثبت و سازنده باشد و این ارتباط نیازمند برخورداری از مهارتهای ارتباطی است. آنچه مهم است این که کسب مهارت های ارتباطی، نقش مهمی در لذت بردن از ارتباط با دیگران دارد. از این رو باید مهارتهای ارتباطی، مورد توجه قرار گیرد.
بوی خوش، از دیگر عوامل مؤثر در شادی است. بوی خوش، مایه نشاط است. بوی خوش آثار دیگری از جمله تقویت عقل و قلبی نیز دارد. همچنین میتواند موجب افزایش توان جنسی گردد که در این صورت، با لذت جنسی نیز پیوند میخورد. استفاده از عطر و بد بو نبودن بدن، از اموری است که در آموزههای دین، مورد توجه جدی قرار گرفته است و تا جایی اهمیت دارد که جزء اخلاق و سنت پیامبران در نظر گرفته شده و به اهل ایمان، توصیه شده است که از عطر استفاده نمایند و کسانی که آن را ترک میکردند، مورد نکوهش قرار گرفتهاند.از مواردی که حضرت پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) همواره رعایت مینمود، استفاده از عطر بوده است. شوخی و خنده، از عوامل شادی و نشاط است.حضرت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) یکی از ویژگیهای اهل ایمان را شوخ طبعی آنان میداند. شوخی، موجب نشاط روحی و آسایش روانی میگردد و فشارهای روانی را کاهش و غم و اندوه را رفع میکند. سیره معصومان (علیهم السلام) این بوده که گاه با استفاده از این عامل، فشارهای روانی خود را کنترل میکردند. امام کاظم (علیه السلام) میفرماید: گاهی عربی بادیه نشین، خدمت پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) میرسید و هدیه برای ایشان میآورد و تقدیم پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) می کرد. سپس می گفت: پول هدیه ما را بده! پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) میخندید و هر گاه اندوهگین می شد، میفرمود: «آن اعرابی چه کرد! ای کاش دوباره می آمد!».
با ورود اسلام به حجاز به عنوان یک آیین زندگی، برخی از اهل ایمان، از اموری مثل خندیدن و مزاح کردن، دوری می نمودند و زندگی را فقط در نماز و روزه و مناجات خلاصه کرده بودند.حضرت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) با این انحراف به مبارزه برخاست و رعایت اعتدال را توصیه کرد و از آن جا که آنان خود را پیرو حضرت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) میدانستند، ایشان می فرمود: «من هم بشری مثل شما هستم که با شما شوخی میکنم». حضرت پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) از شوخ ترین مردم بود. خندیدن، یکی دیگر از اموری است که موجب نشاط و شادابی میگردد. همان گونه که پیش تر نیز اشاره شد، برخی افراد لذت های دنیوی را با ایمان و دینداری در تضاد میدانستند و تنها عبادت کردن را می پسندیدند، لذا در موضوع ما، از خندیدن پرهیز میکردند و تنها گریه کردن را مشروع میدانستند. این در حالی است که حضرت پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در برابر این جریان ایستاد. این نشان میدهد که عبادت پایدار، در گرو تعادل در همه امور از جمله خنده و گریه است. وقتی حضرت پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) با دیگران بود، با خنده آنان میخندید. هیچ کس پر تبسمتر از حضرت پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) دیده نشده است. گاه در حضور ایشان، اصحاب شعر میخواندند و از خاطرات جاهلیت چیزی را نقل میکردند و می خندیدند و پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز تبسم میکردند. در توصیف امام صادق (علیه السلام) نیز گفته شده که ایشان زیاد شوخی و تبسم میکردند. امام کاظم (علیه السلام) نقل میکند که در میان پیامبران، حضرت یحیى (علیه السلام) اهل گریه بود و نمیخندید؛ ولی عیسی (علیه السلام) هم میخندید و هم گریه میکرد، و سپس داوری میکند که روشحضرت عیسی (علیه السلام) برتر از روش حضرت یحیى (علیه السلام) است. از دیدگاه اسلام، بهترین مسلمانان، کسانی هستند که در آشکار، از گستره رحمت الهی خوشحالاند و میخندند و البته در نهان، از ترس عذاب خدا میگریند.
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص477-471، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}